درنگ کننده. بطی ءالعمل. (یادداشت مرحوم دهخدا). آهسته کار. کسی که در آن حال که به انجاح حاجت پردازد آهستگی و سستی ورزد و سپس بماند. (از منتهی الارب، ذیل لثلاث). بطی ٔ. ریّث. زیحنّه. عنّان. لثلاث. لثلاثه. معتام. ملایس. نجیث. (منتهی الارب)
درنگ کننده. بطی ءالعمل. (یادداشت مرحوم دهخدا). آهسته کار. کسی که در آن حال که به انجاح حاجت پردازد آهستگی و سستی ورزد و سپس بماند. (از منتهی الارب، ذیل لثلاث). بَطی ٔ. رَیِّث. زَیْحَنّه. عَنّان. لَثلاث. لَثلاثه. مِعتام. مُلایس. نَجیث. (منتهی الارب)
رود لار نام رودی به شمال شرقی تهران که از کوه مرتفعکلون بسته واقع در شمال ناحیۀ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک جاری است و دارای چشمه های متعدد مانند سفید آب و ملک چشمه و چهل چشمه است و پس از طی درّۀ لار به مازندران میرود، (جغرافیای سیاسی کیهان)
رود لار نام رودی به شمال شرقی تهران که از کوه مرتفعکلون بسته واقع در شمال ناحیۀ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک جاری است و دارای چشمه های متعدد مانند سفید آب و ملک چشمه و چهل چشمه است و پس از طی درّۀ لار به مازندران میرود، (جغرافیای سیاسی کیهان)