جدول جو
جدول جو

معنی درود کار - جستجوی لغت در جدول جو

درود کار
(دُ)
نجار. چوب تراش. (ناظم الاطباء). درودگر. درگر. و رجوع به درودگر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دروغ سار
تصویر دروغ سار
دروغ گو، دروغ پرداز، برای مثال گر حکیمی دروغ سار مباش / با کژ و با دروغ یار مباش (اوحدی - لغت نامه - دروغ سار)
فرهنگ فارسی عمید
(دَ /دِ تَ / تِ)
درون دارنده، کنایه از بداندرون و کینه ور و منافق. (برهان) (آنندراج). تودار که مردمان کینه ورز و منافق باشند. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی). اندرون دار. تودار:
معتبر عالم جاهل شده
گرچه درون دار سیه دل شده.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دروغگو. دروغ و ناراست بافنده:
گر حکیمی دروغ سار مباش
با کژ و با دروغ یار مباش.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
درنگ کننده. بطی ءالعمل. (یادداشت مرحوم دهخدا). آهسته کار. کسی که در آن حال که به انجاح حاجت پردازد آهستگی و سستی ورزد و سپس بماند. (از منتهی الارب، ذیل لثلاث). بطی ٔ. ریّث. زیحنّه. عنّان. لثلاث. لثلاثه. معتام. ملایس. نجیث. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
رود لار نام رودی به شمال شرقی تهران که از کوه مرتفعکلون بسته واقع در شمال ناحیۀ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک جاری است و دارای چشمه های متعدد مانند سفید آب و ملک چشمه و چهل چشمه است و پس از طی درّۀ لار به مازندران میرود، (جغرافیای سیاسی کیهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از درون دار
تصویر درون دار
بد اندرون منافق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوره کار
تصویر دوره کار
چرخه کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع کار
تصویر شروع کار
آغازکار کاررفتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درود گر
تصویر درود گر
کسی که شغلش ساختن آلات چوبی است نجار چوب تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود بار
تصویر رود بار
جایی که در آن چند رود جاری باشد، رودخانه بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روش کار
تصویر روش کار
نحوه کار
فرهنگ واژه فارسی سره
سر دراز، کله ی هرمی
فرهنگ گویش مازندرانی